
چگونه برنامه تولید محتوا بچینیم؟
تولید محتوا از آن کارهای سخت و طاقت فرساست. در هر حوزهای که میخواهد باشد. اصلا محتوا که میخواهی تولید کنی عرقت در میآید. خسته میشوی. چه مدیر شرکت باشی، چه کارشناس ارشد تولید محتوا و بازاریابی دیجیتال و چه نویسنده مظلومی که باید دست به آچار (قلم! و در دنیای جدید لپ تاب) محتوا را برساند و بعد برود توی سایت و آخر هم که ممکن است خیلیها نخوانند. اما یکسری محتوا هستند که با چشمان آدم بازی میکنند. بعضی محتواها اصلا جان دارند. محتوایی هستند که قشنگ معلوم است برایش وقت گذاشته شده. به اندازه است و نیاز خواننده را برآورده میکند. حالا چگونه باید چنین محتوایی بنویسم؟ مهمترین نکته این است که باید برنامه داشته باشیم. باید بدانیم دنبال چی هستیم. مخاطبانمان کیستند. اصلا به چه کار میآیند. لحنمان باید چه باشد. چه چیزی میخواهیم به مخاطب اضافه شود و قرار است مخاطب بعد از خواندن ما چه گُلی به سر ما بزند. چه چیزی را بخرد یا چه خدمتی را دریافت کند. در این مقاله میخواهیم برایتان باز کنیم که برنامه تولید محتوا اصلا یعنی چه و چگونه باید آن را بچینیم. اگر آماده اید، ادامه این مطلب را بخوانید.
اصلا چرا تولید محتوا؟
این جا نمیخواهیم برای شما یک بحر طویل بخوانیم و بگوییم که تولید محتوا چه فایدهها دارد و چگونه یک سیستم تولید محتوا داشته باشید و Content Marketing چه فایدهها ندارد و این جور فلسفهبافیها. اینجا میخواهیم بر این نکته تاکید کنیم که کسی که کسب و کاری دارد اصلا چرا باید محتوا تولید کند. اصلا هدفش چیست. خیلیها ممکن است بگویند جواب این سوال واضح است. محتوا برای این تولید میشود که سئو سایت ما افزایش یابد و بتوانیم در گوگل رتبه بگیریم و مخاطب به سایت ما بیاید. اما رتبه گرفتن در گوگل معلول تولید محتوا نیست. بلکه رتبه خوب گرفتن معلول بازخورد مخاطبی است که محتوای شما را میخواند. محتوای شما، چه متن باشد، چه پادکست و چه ویدیو و عکس باید به این "چرا" پاسخ دهد. در زیر به نمونه جوابهای این "چرا" میپردازیم:
- میخواهیم محتوا تولید کنیم تا محصولمان را معرفی کنیم.
- میخواهیم محتوا تولید کنیم تا به یک سوال مشتری پاسخ دهیم.
- میخواهیم یک روند یا فرآیند را برای مشتری پاسخ دهیم.
- میخواهیم خدمات خود را به مشتری عرضه کنیم.
به مثال آخر توجه کنید. مثلا یکی از کارهایی که شرکتهای فروش بلیط های مسافرتی یا رزور هتل انجام میدهند معرفی مناطق زیبای یک شهر است و بعد کسی که آن مطلب را میخواند، از طریق لینکهایی هدایت میشود تا بتواند بلیط هواپیما به آن شهر را بخرد و هتل رزرو کند. پس این بسیار مهم است که بدانیم مشتری ما اصلا چه میخواهد و دنبال چیست. نکته اساسی همین موضوع است: بدانیم مشتری چه میخواهد.
چگونه بدانیم مشتری چه میخواهد؟
سختترین قسمت در حوزه بازاریابی و اساسا سختترین قسمت در زندگی این است که بفهمیم دیگران چه میخواهند و چه فکر میکنند؟ مثلا ممکن است شما یک تاکسی اینترنتی باشید که بهترین خدمات را ارائه میدهید و از بقیه رقبای خود ارزانتر هستید. ولی برای این که راننده زن ندارید، دیگران از شما سبقت میگیرند.
در تولید محتوا هم داستان همین است. مثلا ممکن است شما فکر کنید که این خیلی خوب است که مشتری بداند مناطق گردشگری یک منطقه خاص از ایران چیست. ولی خواسته مشتری این است که درباره هتلهای مشهد چیزی بداند. پس یادتان باشد که باید بگردید و بدنبال این باشید که مشتری چه میخواهد. البته این به معنای لی لی به لالای مشتری گذاشتن نیست. راههایی وجود دارد که شما به مشتری دیکته کنید که چه باید بخواهد و چه برایش خوب است. این موضوع البته بحث این مقاله نیست.
حالا چگونه بفهمیم مشتری چه میخواهد و یا به عبارتی دنبال چیست؟
راههای زیادی وجود دارد. اول باید خودمان فکر کنیم. از نزدیکان و آشنایانمان بپرسیم مشتری دوست دارد درباره چه بیشتر بخواند. یا میتوانیم محتوا تولید کنیم. اما گوگل مثل همیشه به کنار ما میآید. همه ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی هم از گوگل استفاده میکنند و نتایج گوگل را کمی با تحلیل بهتر ارائه میدهند.
ما بوسیله ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی مانند AdWords باید بفهمیم که کدام یک از کلمات کلیدی ما بیشتر سرچ میشود و بر اساس آن کلمات کلیدی باید به بررسی نیازهای مخاطب بپردازیم. اینکه چه کلمه کلیدی انتخاب کنیم به ما بستگی دارد و در مقالات دیگر باید بدان بپردازیم. ولی معمولا انتخاب کلمه کلیدی به میزان سطح رقابت و البته میزان سرچی که در ماه میشود بستگی دارد. اگر رقابت در یک کلمه کلیدی کم، اما میزان سرچ زیاد است. آن کلمه کلیدی برای ما بهترین انتخاب است. اما آیا فهم کلمه کلیدی و مواردی که مخاطب بدانبال آن است، ما را به نیاز مخاطب میرساند؟ طبعا نه.
برای مثال همین کلمه رژیم کتوژنیک را درنظر بگیرید. کسی که این کلمه را سرچ میکند، دقیقا چه میخواهد بخواند؟ آیا لزوما دنبال رژیم است؟ آیا فقط از سر کنجکاوی میخواهد بداند رژیم چیست؟ آیا دنبال رژیم پولی است یا میخواهد سر کیسه را سفت کند و از رژیم رایگان بهره ببرد. این دقیقا چیزی است که به آن Search Intent یا نیت جستجو میگوییم. روشهایی وجود دارد که Search intent مخاطب را بفهمیم. اما در اینجا به این میپردازیم که بهتر است به جای پی بردن به نیت مشتری به نیتهای مشتریان پیببریم. این کار راحتتر است و محتوایی تولید کنیم که همه ویژگیهای مشتری را در بربگیرد. برای مثال در محتوای مان هم درباره رژیم کتوژنیک اطلاعات دانشنامهای بدهیم. هم یک رژیم رایگان در اخیتارش قرار دهیم و هم بگوییم که رژیم پولی و کاملتر هم میتواند دریافت کند.
برنامه تولید محتوای ما شامل چه چیزهایی باید باشد؟
برنامه تولید محتوا، یعنی قرار است در مدت زمانی مشخص چه محتواهایی تولید شود. برای این کار نیاز به یک فایل اکسل داریم. البته جدول دستی هم ایرادی ندارد. اصلا شما روی سنگ بنویسید! مهم این است که یک جدول داشته باشیم. در این جدول باید مشخص کنیم برای یک بازه زمانی (مثلا 1 الی 3) ماه در چه بسامد برای چه کلید واژههایی میخواهیم محتوا تولید کنیم. برای مثال فرض کنید ما یک شرکت تولید کننده پنجرههای PVC هستیم. برای چنین صنعتی تولید یک مقاله در هفته کافی است. پس تا 3 ماه آینده حدود 24 مقاله خواهیم نوشت. عدد کمی نیست! حالا باید دنبال این باشیم که چه محتوایی قرار است برای این 24 مقاله تولید کنیم. حواسمان باشد همه اینها باید قبل از نوشتن مقالهها ایجاد شده باشند.
این جدول باید شامل چه چیزهایی باشد؟
عناوین/شماره مقاله |
مقاله 1: |
تاریخ انتشار |
|
کلیدواژه اصلی |
|
کلیدواژههای فرعی |
|
عنوان اصلی |
|
هدف نوشتن مقاله |
|
نیاز مشتری |
|
تعداد کلمه |
|
باید جدولی شبیه به جدول بالا تهیه کنید و در آن بنویسید که دقیقا محتوایتان باید شامل چه چیزهایی باشد. هر چقدر جدول بالا کاملتر باشد بهتر میتوانید محتوای خود را کنترل کنید. هم چنین این جدول را باید کارشناس ارشد دیجیتال مارکتینگ یا محتوا به تیم تولید محتوا یا نویسنده بدهد. همچنین با داشتن چنین جدولی، شما میتوانید راحتتر مقاله تولید شده را کنترل کیفیت کنید. درواقع میتوانید ببینید چقدر از نکتی که نوشتهاید، توسط نویسنده تولید محتوا رعایت گشته است.